ارتفاع آن مثل دستگاه شور و همایون، پایین رونده و مثل ارتفع ماهور و اصفهان بالارونده است، چرا که در دو طریق دریافت شده است. دستگاه راست پنجگاه یکی از دستگاههای مهجور ایرانی است که متاسفانه آهنگهای زیادی برای آن ساخته نشده. دستگاه راست پنجگاه تقریبا شبیه دستگاه ماهور است با این تفاوت که این دستگاه از نظر جمله بندی و فرودها و نتهای ایست و شاهد با ماهور فرقهای اساسی دارند. طاهریان یا آل طاهر هم دوستدارِ موسیقی بودهاند و حتی بعضی از افراد این خاندان، با موسیقی آشنایی داشتهاند.
دستگاه همایون
در مورد سازهایی که در این دوره معمول بودهاند میتوان به نای، غژک (غیچک)، رباب، بربط و چنگ اشاره کرد. از منظرهای که در طاق بستان به چشم میخورد، میتوان شاه و همراهانش را دید که مشغول شکار هستند و بانوان چنگنوازی که در قایق نشستهاند، با اجرای موسیقی ابزار تفریح آنان را فراهم میکردهاند. شاید بزرگترین سدی که در مسیر پژوهش در تاریخ موسیقی ایران قبل از اسلام یا بهطور کلی تاریخ موسیقی ایران قرار دارد، کمبود و یا حتی نبود منابع کافی است. متاسفانه به دلایل مختلفی همچون جنگهای متعدد منابع موجود بسیار محدود هستند. این محدودیت در بعضی از دوران تا جایی پیش میرود که تنها میتوانیم به جریان داشتن موسیقی در آن دوران اشاره کنیم و نه بیشتر. این افراد می توانند در آموزشگاه های موسیقی، فرهنگسراها، آموزشگاه های آزاد هنری، کارگاه های سازسازی و اینچنین مراکز مشغول به کار شوند.
- علاوه بر این موسیقی ایرانی دریافتی از دردها رنجها خوشیها یک تمدن چندین تکهٔ یک پارچهاست که امروزه بسیاری از یادبودهای آن مانند گوشهها (حسینی جامه دران شبدیز…)گواه این مدعاست.
- البته گاهی چهار مضرابهای طولانیتر هم شنیده میشود (نمونه 4).
- بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکلگیری این موسیقی داشتهاند.
- شهیدی که نوازندهٔ چیرهدست عود نیز بود آهنگهای فراوانی ساخت و با بیش از ۲۳۰ اجرای مختلف، از پرکارترین هنرمندان حاضر در برنامهٔ موسیقی «گلها» بود.
آواز در موسیقی ایرانی غالباً یا یک ساز تنها، همراهی می شود، گاهی با مجموعه ای از نوازندگان همنواز و گاه بدون همراهی ساز. اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروفنویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از «موسیقی ایران باستان» یا به عبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطلاح ایرانی امروزه به خوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، به ندرت استفاده میشود.
سازها[ویرایش]
موسیقی سنتی ایرانی نوعی بدیهه گویی بوده و اساس آن یک سری از مدلها قیاسی است که باید حفظ شوند. هنر آموزان و استادان دارای ارتباطی سنتی بودهاند که این ارتباط در قرن بیستم و به موازات حرکت تعلیم موسیقی به دانشگاهها و هنرستانها رو به زوال نهادهاست. در واقع اگر بخواهیم دستگاه را با زبانی ساده معرفی کنیم باید بگوییم دستگاهها دسته بندیهایی را در موسیقی سنتی ایجاد میکنند که حتی کوک هم در هرکدام فرق دارد. این دستگاه ها دارای گوشههایی نیز هستند که با نظم مشخصی پشت سر هم چیده شدهاند.
اغلب آنها در محدوده مجله خبری اهواز موزیک دانگ و گاهی دو دانگ، ساخته و پرداخته میشوند. البته در موسیقی ایرانی معاصر گاه نغماتی به گوش میرسد كه از محدودهی یك گام فراتر میروند. شاید این پرسش اساسی برای هر هنرآموزی پیش آید كه هدف از تشریح مسایل نظری در موسیقی چیست؟ به عبارتی پردهها، نیمپردهها، سهچهارم پردهها و غیره به چه كار میآیند؟ چگونه میتوان از آنها استفاده كرد؟ و پرسش هایی از این دست.