ایران همزمان که پرونده عود را در سال ۱۳۹۷ به صورت ملی ثبت کرد، برای ثبت جهانی آن با عنوان «مهارت ساختن و نواختن عود» با برخی کشورهای همسایه رایزنی کرد و در نهایت این پرونده را مشترک با سوریه به یونسکو ارائه کرد که در پانزدهمین اجلاس کمیته میراث جهانی ناملموس، سال ۱۳۹۹ ریفر شد (ریفر به معنای امکان بررسی پرونده در چرخه بعدی (اجلاسهای بعدی) است.
ایران علاوهبر «مهارت ساختن و نواختن ساز عود»، پروندهی «هنر ساختن و نواختن رباب» (مشترک با تاجیکستان و ازبکستان) را در هفدهمین کمیته بیندولتها برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو که هماکنون در مراکش درحال برگزاری است، در نوبت بررسی دارد؛ کشور ما خاستگاه سازهای بسیاری است که می توان با ثبت آن در فهرست میراث جهانی، از مرگ تدریجی یا تصاحبشان توسط کشورهای دیگر پیشگیری کرد. به طور کلی ثبت ملی یک اثر بین شش تا ٩ ماه طول میکشد و ثبت جهانی آن بعد از تشکیل پرونده، حدود دو سال زمان میبرد چون یونسکو هر دو سال یکبار، پروندههای پیشنهادی را میپذیرد و بررسی میکند. در این گزارش نگاهی کوتاه داشتهایم به سازهای ایرانی و وضعیتِ آن در یونسکو را بررسی کردهایم.
کمانچه
اولین بار از کمانچه در کتاب «موسیقی الکبیر» نوشته ابونصر فارابی در سده چهارم هجری یاد شده است. این ساز در دوران صفویه و قاجاریه بسیار مورد توجه بود و تصویر آن در دست نوازنده ای در دیوار نگاره بزم کاخ چهلستون اصفهان هم به چشم می خورد. روح ا… خالقی آهنگ ساز سرود«ای ایران»، در کتاب«سرگذشت موسیقی» درباره سرنوشت پر فراز و نشیب این ساز می گوید:«کمانچه بعد از دوره مظفرالدین شاه و وارد شدن ویولن به ایران به آرشه که یک کلمه فرانسوی است، تغییر نام داد. کمانچه کش ها یک سیم را به تقلید از ویولن به کمانچه اضافه کردند و معلم ویولن شدند. کمانچه تا مدت ها مغلوب ویولن بود تا این که علی اصغر بهاری در دهه۳۰تصمیم گرفت به تیمار کمانچه سنتی بپردازد. او بعد از تشکیل کلاس آموزش کمانچه برای ویولنیست های ماهر، کمانچه را جان دوباره بخشید و شاگردان بسیاری را مسحور کمانچه نوازی کرد».
وضعیت
در چهاردهمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در بوگوتا پایتخت کلمبیا، پرونده مهارتهای سنتی ساختن و نواختن دوتار که از سوی ایران ارائه شده بود، با کسب نظر موافق اعضای این کمیته، در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد.
منبع: https://www.musicema.com/node/406985
دف به ثبت ملی رسیده و هماکنون در مسیر ثبت جهانی قرار دارد.
دوتار
دوتار ایرانی یکی از مهمترین و کهن ترین ابزارهای موسیقی ایرانی است که طی قرن ها در گستره پهناوری از ایران نواخته می شده و هم اکنون نیز از جمله سازهای موسیقایی معاصر ایران است
دوتار پیشینهای چند هزار ساله دارد. امروزه حوزههای نواختن دوتار عبارتاند از شمال خراسان در شهرهای قوچان، بجنورد، شیروان، اسفراین و درگز و آشخانه و جنوب و شرق خراسان در شهرهای تربت جام، تایباد، نیشابور،فردوس، بیرجند، بجستان، بردسکن، قائنات، کاشمر، باخرز، خواف و سرخس وگناباد و سبزوار و نواحی ترکمننشین شمال شرق از جمله استان گلستان و بخش علیآباد کتول همچنین برخی مناطق استان مازندران.
این ساز در نواحی مختلف، با اندکی تغییر در شکل و نحوه نوازندگی دیده میشود. انواع دوتار در محدوده مرزهای جغرافیایی ایران به «دوتار خراسان» با دو گونه شمال و شرق، «دوتار ترکمن» و «دوتار مازندران» تقسیم میشود شکل ساز و نحوه در دست گرفتن و سبک نواختن در شمال و شرق خراسان با هم تفاوت دارد. مردم مناطق خراسان قصهها و داستانهای خود را در قالب آهنگهایی زیبا سینه به سینه به نسلهای کنونی منتقل کردهاند.
وضعیت
شش سال پیش، کشور آذربایجان روش های نوازندگی و اجرای «تار» را به نام خودش در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت کرد و مدعی شد این ثبت به معنای ثبت خودکار «کمانچه»، «دف» و «تار» در این فهرست است؛ با این وجود کمیته بین الدول میراث ناملموس یونسکو به ثبت «کمانچه» رأی مثبت داد و مهارتهای ساخت و نوازندگی ساز کمانچه به نام و محوریت ایران و مشارکت جمهوری آذربایجان به ثبت رسید.
به گفتهی «داریوش پیرنیاکان»، مسئولان این پرونده میخواستند برای کنفرانس عمومی یونسکو، یک نوازندهی کمانچه از ایران برای اجرا بفرستند که هیچ نهادی اعم از وزارت ارشاد و دیگر نهادهای فرهنگی حاضر نشد هزینههای رفت و برگشت و اقامت نوازنده را قبول کند.
تار
بنابر روایتی تار از زمان فارابی (حدود ۳۳۹- ۲۶۰ هجری) وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفتهاست. بر این اساس، نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی است که در تصویر مربوط به نقاشیهای کاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده میشود. دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شدهاست، نشان میدهد نواختن این ساز در دوره زندیه در شیراز متداول و مرسوم بودهاست. با این حال ساز تار با شمایل و مشخصات کنونی، از زمان قاجار دیده شدهاست. روحا… خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی میگوید: تار به همراه نام سازهای دیگر، در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۴۲۹– ۳۷۰) ذکر شده:«هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ / هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار».
وضعیت
شش سال پیش کشور آذربایجان، «روش های نوازندگی و اجرای ساز تار» را به نام خودش در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت کرد. آذربایجانی ها چند سال پیش تصویر تار را به اسکناس های خود هم اضافه کردند. در گزارش یونسکو آمده است که این ساز دارای ویژگی سازهای سنتی است و در مراسم مختلف عروسی و جشن و عیدهای گوناگون و مهمانیهای سنتی گرفته تا کنسرتها و همایشهای امروزین نواخته میشود.
این در حالی است که هنگام ثبت ردیف موسیقی دستگاهی ایران در سال ۲۰۰۹ در یونسکو عنوان شد که مجموع ردیفهای موسیقی با سازهایی چون تار، کمانچه، نی و سنتور اجرا میشود بنابراین همان زمان این ساز در پرونده مربوط به ردیف، به نام ایران ثبت شد.
نی
نی، یکی از کهن ترین سازهای بادی است. ابیاتِ در آمیخته با نی بسیار است مانند« بشنو از نی چون حکایت می کند» یا « همچو نی دمساز و مشتاقی که دید» و در کاخ چهلستون اصفهان نیز تصویر نواختن نی در دیوار نگاره ها دیده می شود. در تاریخ آمده است که نایب اسدا… اصفهانی فرزند حسین خان، نوازنده معروف نی در دوره قاجار، وقتی به همراه ناصر الدین شاه به کاخ ملکه انگلیس می رود آن چنان زیبا نی می نوازد که ملکه وقت انگلیس بی اختیار و مسحور نوای نی، گردنبندش را به گردن نایب می اندازد و می گوید:« باید اعتراف کرد این مرد ایرانی با چوبی خشک که بیش از چند سوراخ در آن دیده نمیشود چنان غوغایی به پا کرد که تمامی سازهای پیشرفته امروزی را منهدم ساخت».
وضعیت
در آخرین نشست شورای ثبت ملی آثار تاریخی کشور در اسفندماه ۱۳۹۶، پرونده مهارت «نی هفت بند و شیوه نینوازی اصفهان» مطرح شد و به تصویب رسید. نی متداول در ترکیه ۹ بند دارد و ثبت نی هفت بند و شیوه نینوازی اصفهان در فهرست میراث ناملموس ملی، میتواند مقدمهای برای ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو به نام ایران باشد.
سنتور
دهخدا در فرهنگ لغت خود، سنتور را این طور تعریف کرده است:« از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیمهای بسیاری است و با دو زخمه چوبی نواخته میشود». کهن ترین نشانه از سنتور به یک سنگ تراشی به جا مانده از دوران آشوریان و بابلیان برمی گردد. علی بن حسین مسعودی در کتاب« مروج الذهب»، هنگام شرح اوضاع موسیقی در دوران ساسانی نام این ساز را آورده است و همچنین ابونصر فارابی و ابن سینا نام سنتور را در تالیفات و کتاب های خود آورده اند. نقاشی زنی در حال نواختن سنتورنیزدر کاخ هشت بهشت اصفهان از دوران صفوی به جامانده است. منوچهری شاعر قرن پنجم هجری این ساز را این طور توصیف می کند:« فاخته نای زن و بط شده تنبور زنا/ کبک ناقوس زن و شارک سنتورزن است».
وضعیت
داریوش پیرنیاکان، سرپرست تیم تهیه کننده و تدوین پرونده ثبت کمانچه در فهرست میراث ناملموس یونسکو که در حال جمع آوری پرونده بربط نیز هست، در این باره میگوید: «اگر بودجه در اختیارمان قرار دهند و سازمان میراث فرهنگی مساعدت كند، گروه تدوینی كه كار پرونده عود را به اتمام رساند، تدوین پرونده سنتور را نیز انجام خواهد داد.»
جالب این که چین هم مدعی ثبت سنتور در فهرست جهانی یونسکو است. باوجود اینکه سنتور در ایران بسیار برجسته است؛ اما برخی از موسیقیدانان بر این اعتقاد هستند که سنتور باید به طور مشترک ثبت شود چرا که چین، اروپای شرقی، ترکیه هم از این ساز بهره میگیرند.
تنبور
تنبور یکی از سازهای باستانی و عرفانی ایران زمین است و آنگونه که از شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی بر می آید، این ساز قدمتی ۶۰۰۰ ساله دارد ومهم ترین سند تاریخی در اثبات ادعای مذکور، مجسمه ای است که هنگام حفاری در حوالی مقبره حضرت دانیال نبی ، واقع در شوش، به دست آمده است. این تصویر دو مرد نوازنده را نشان میدهد که در دست یکی از آن ها تنبور است. برای تنبور ۷۲ مقام برشمرده اند که علیاکبر مرادی، نوازنده برجسته تنبور به گردآوری و انتشار آن پرداخته است.
وضعیت
شیوه ساخت ساز تنبور کرمانشاهان، در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده؛ اما هنوز ثبت جهانی نشده است. کار ثبت ملی تنبور چندسال پیش انجام شد و پرونده ثبت جهانی آن هم در حال تدوین است. این در حالی است که ترکیه در تلاش برای ثبتِ این ساز به نامِ خودش است؛ اگرچه آنها به سازی که در ایران با عنوان دیوان شناخته میشود، تنبور میگویند. این ساز آموزشهای خاص خود را دارد، آن را اعتلا بخشیدهاند، رپرتوار خاص آن را نوشتهاند اما کاملا با ساز ایرانی تنبور متفاوت است. با این وجود اگر تنبور به اسم ترکیه ثبت شود، دیگر نمیشود برای آن کاری کرد.
دف
دف، ساز شادی ایرانی هاست. کیهان پهلوان پژوهشگر موسیقی در کتاب« دف و دایره در جهان ایرانی » می گوید: «دف» واژهای عربی و فارسی آن «دپ» است. عربها چون حرف «پ» نداشتند به آن دف گفتند. اساساً ساز دف با نامهای مختلفی در ایران و دیگر کشورهای آسیای غربی وجود دارد و ساخت آن ها تفاوت چندانی با هم ندارد و فقط در اندازه و نوع پوست و چوب و برخی از نامهای آن، ممکن است متفاوت باشد. مثلا در خراسان، کرمان، اصفهان و کاشان به آن دَپ میگویند یا در جمهوریهای ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان به آن دپ گفته میشود. ضمن آن که اسم قابل استفاده در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکیه «دایره» است. برخی کشورهای عربی به آن «دفیف»هم میگویند.
وضعیت