آفتاب درویشی یازده سال قبل به هلند رفت به سودای آهنگساز شدن و حاصلِ آن حالا «هزار پروانه» است. اثری در پنج بخش که هر کدام آنطور که خودِ آفتاب میگوید، راوی یک بخش از زندگی اوست که در گوشهای از این دنیا جریان داشته است. آهنگسازِ جوان، هزاران پروانه را به یاد هزاران مهاجری نوشته که هر روز خانهشان را ترک میکنند. هزاران آدمی که در رویای شبهای روشنتری هستند و آدم چه میداند دنیا برایش چه در آستین دارد؟
اولین اثرِ «آفتاب درویشی» اما از منظری دیگر نیز اهمیت دارد؛ او آهنگسازی جوان است که اولین اثرِ خود را در چنان فضایی منتشر کرده که «فردین خلعتبری» بخشهایی از آن را ویرانکننده میداند و «مانی جعفرزاده» بر این اعتقاد است که در آینده که آن را گوش کنیم، اثری را مشاهده خواهیم کرد که بخشی از تاریخِ این سرزمین را با دلالتهای اجتماعی نهفته در قطعههایش (آن هم توسطِ یک آهنگساز زن) بیان کرده است.
آنچه مشاهده میکنید، بخشهایی از رونمایی این اثر در شهر کتاب دانشگاه است.
آفتاب درویشی:
این اثر حاصلِ سالهای زیادی از عمر من است و به همین خاطر انتشارِ آن از اولین قطعه تا آخرینِ آن تا این اندازه طولانی شد
میخواستم در اولین کار مستقلم راهی که در موسیقی رفتهام را بیان کنم
موسیقی همیشه از ما قدرتمندتر است و حیاتش را جدای از ما ادامه میدهد
فردین خلعتبری:
آفتاب در راهی محکم قدم گذاشته و از همین حالا نباید منتظرِ حمایت مجاری رسمی موسیقی باشد
در آینده وقتی به گذشته نگاه کنید، میفهمید بهترین راه همین بوده است
پنجمین قطعهی این اثر ویرانکننده است
در کار آفتاب استقلالِ خطوط، اتفاق مهمی است
مانی جعفرزاده:
در این سالها تعداد بانوان آهنگسازان جوان زیاد شده و این اتفاق در موسیقی ایران، باعثِ مسرت است
اثر هنری را همیشه در کانسپت جامعوی سنجیدهام
معتقدم اگرچه اثر هنری خود حیاتی مستقل دارد اما دلالتهای اجتماعی نیز در آن نهفته است
حضور آهنگسازان زن نشاندهندهی تغییری مثبت در جامعه است
آلبوم هزار پروانه علاوه بر کارکرد فرهنگی، یک سری نقاط تاریخی این جامعه را نشان میدهد