بیماری به جانِ شوالیه‌ی آواز ایران افتاد

استاد «شهرام ناظری» در پی ناراحتی قلبی در بیمارستان بستری و بعد از آنژیوگرافی مرخص شد

موسیقی ما- روزهای ناخوشِ موسیقی ایران، روزهای فترت و خاموشی‌ای که حالا ماه‌هاست ادامه دارد و به نظر نمی‌رسد که تا مدتی بعد نیز راهِ گریزی از آن باشد، با بیماری استاد «شهرام ناظری» (خواننده‌ی برجسته‌) ناخوش‌تر شد. شوالیه‌ی آواز ایران، طی یکی-دو روزِ گذشته بر اساسِ آن‌چه ناراحتی قلبی عنوان شد، در بخش مراقبت‌های بیمارستان بستری شدند. استادِ آوازخوان صبحِ امروز اما پس از انجام آنژیوگرافی از بیمارستان مرخص شدند تا ادامه‌ی مراحلِ درمان را در خانه‌‌‌ی‌شان بگذرانند.
شهرام ناظری یکی از بزرگ‌ترین آوازخوانانِ‌ تاریخ معاصر ایران است که در تمام سال‌های فعالیتِ خویش تلاش کرد تا نام هنر ایران را در عرصه‌ی موسیقی، جهانی کند. او طی نیم‌قرن فعالیت هنری توانست سبک جدیدی از موسیقی را که آمیخته به ادبیات حماسی و عرفانی ایران است به‌وجود آورد. این خواننده‌ی بزرگ هم‌چنین آثارِ بسیاری با محتوای میهنی و مضامینی چون آزادی‌خواهی را منتشر کرده است که اوجِ آن را می‌توان در آثاری که به همراه کانون چاووش به انتشار درآورد، مشاهده کرد.
او هم‌چنین به همراه بزرگان موسیقی ایران (کسانی چون حسین علیزاده، کیخسرو پورناظری، محمدرضا لطفی و غیره) آثاری خوانده است که به لحاظ استفاده از فرم‌ها و ابداعات تازه در موسیقی ایرانی کارهایی جدید و متفاوت به حساب می‌آید و از ذهن پیچیدهای حمایت می‌کند. او تلاش کرد تا با آثارش تحولاتی در ریتم و سرعت به وجود آورد که تاکنون نیز جزو آثار شاخصِ موسیقی ایران است. ناظری خواننده‌ای است که در آثارش روحیه تکرار ناپذیری دارد و همواره می کوشد تا نگرش و تجربه‌ای جدید را در آواز و موسیقی به وجود آورد. او تحریرهای ریتمیک و خاصی را از در آثارش استفاده کرد. شاید به خاطر همین تلاش‌هاست که نیویورک تایمز به او لقب بلبل فارسی داده‌است و کریستین ساینس مانیتور او را لوچانو پاواروتیِ ایران نامیده است.
 
شهرام ناظری در کوچه یخچالی در محله برزه‌دماغ در کرمانشاه در خانواده‌ای کرُد زبان و آشنا با موسیقی و شعر به دنیا آمد. او صدای دل‌نشینش را از پدر و مادر خویش به یادگار دارد و از دوران خردسالی به وسیله مادرش با شعر و آواز آشنا شد؛ پدرش نیز صدای لطیفی داشت و ضمن آشنایی با گوشه‌ها و ردیف‌های آواز ایرانی، سه‌تار هم می‌نواخت. او از سبک قدما و خوانندگان آن دیار به خصوص شیخ داوودی خواننده بزرگ آن زمان بهره گرفته و نیز داشته‌هایش را در اختیار فرزندش گذاشت.
ناظری در ارتباط با سرآغاز فعالیت موسیقیایی خود می گوید: «همیشه اول هر مصاحبه‌ای گفته‌ام که مادرم نخستین فردی بود که مرا به سوی هنر هدایت کرد. مادرم اهل ادبیات و موسیقی بود؛ خیلی جدی و منظم از ۳ سالگی با من شعر و موسیقی کار می‌کرد و پدرم ساز می‌زد و آواز می‌خواند. در کل خانواده پدری‌ام همه اهل ادبیات و موسیقی بودند. نخستین کلاسی که در کرمانشاه به‌وجود آمد و موسیقی را به طور جدی و اصولی با تدریس ردیف‌های موسیقی و نت آموزش داد، متعلق به خانواده ناظری بود.»
ناظری همواره در تلاش برای بهره بردن از مکاتب و استادان مختلف بوده‌است. در ۱۳۴۵ خورشیدی برای بهره‌گیری از محضر استادانی چون عبدالله دوامی، نورعلی خان برومند، عبدالعلی وزیری، محمود کریمی و محمدرضا شجریان عازم تهران شد و با بهره‌گیری از محضر این اساتید، سه‌تار را نیز نزد استادان احمد عبادی، جلال ذوالفنون و محمود هاشمی فرا گرفت. شهرام ناظری به مدت یک سال نیز در تبریز با نوازندگان و موسیقی‌دانان آن دیار مانند غلامحسین بیگجه‌خانی و محمود فرنام قیطانچیان که خود از شاگردان اقبال آذر بودند در زمینه موسیقی ایرانی همکاری کرد.
او در سال ۱۳۴۵ و هنگامی‌که شانزده سال داشت به شهر تهران رفت تا از محضر استادانی چون عبدالله دوامی، نورعلی خان برومند، عبدالعلی وزیری، محمود کریمی و محمدرضا شجریان بهره ببرد. او برای فراگیری سه‌تار به کلاس‌های استادان مطرحی چون احمد عبادی، جلال ذوالفنون و محمود هاشمی رفت. شهرام برای یک سال در تبریز و با استادان بنامی چون غلامحسین بیگجه خانی و محمود فرنام قیطانچیان که از شاگردان اقبال آذر بود همکاری کرد و از کلاس‌های آن‌ها استفاده کرد.
 
شهرام ناظری در سال ۱۳۵۴ به پیشنهاد نورعلی خان برومند به رادیوتلویزیون ایران رفت و در آنجا استخدام شد و اولین برنامه‌اش را با گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی با یک مثنوی از مولوی و ترانه‌ای از شیخ بهایی اجرا کرد و سپس با گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان همکاری کرد.
 
ناظری سال ۱۳۵۵ در نخستین آزمون موسیقی سنتی ایران تحت نام باربد شرکت کرد و مقام نخست رشته آواز را آزمون به دست آورد. در سال ۱۳۵۶ به همراه گروه سماعی به سرپرستی اصغر بهاری و حسن ناهید در جشنواره توس به اجرای کنسرت پرداخت.
ناظری از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ در آلبوم‌های چاووش با گروه شیدا و عارف، آوازخوانی با محتوای حماسی و انقلابی کرد، او در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ مشغول تدریس موسیقی و ردیف‌های آوازی به علاقه‌مندان شد.
ناظری، علاوه بر بهره‌گیری از شعرهای مولوی در زمینه استفاده و استوارسازی شعر معاصر پارسی بر روی موسیقی سنتی ایرانی نیز پیشرو بوده‌است. علاوه بر این‌ها شهرام ناظری از نخستین افرادی به شمار می رود که با استفاده از موسیقی مقامی، اشعار شاهنامه فردوسی را اجرا کرد. وی تاکنون بیش از ۴۰ آلبوم موسیقی منتشر کرده‌است.
 
از معروف‌ترین تصنیف‌های شهرام ناظری می‌توان به تصنیف‌های اندک اندک با شعر مولانا، آتشی در نیستان با شعر مجذوب تبریزی، کاروان شهید با آهنگ محمدرضا لطفی و شیدا شدم با شعر خودش اشاره کرد که بیشتر از ساخته‌های خود او هستند. تصنیف شیدا شدم یک بار با سازهای غربی در کنسرت شهرام ناظری و لوریس چکناوریان و یک بار با سازهای ملی در آلبوم مولویه اجرا شده‌است.
 
هم‌چنین، آثاری که ناظری به زبان مادری‌اش، زبان کردی نیز اجرا کرده، شهرت بسیار دارند. از معروف‌ترین آثار کردیِ ناظری می‌توان به تصنیف‌های قدیمیِ شیرین شیرین و واران وارانه اشاره کرد که او بازخوانی کرده‌است.


منبع: https://www.musicema.com/node/406992


منتشر شده

در

توسط